معنی صفورا، لیا

حل جدول

صفورا ، لیا

دختر شعیب پیامبر


صفورا، لیا

دختر شعیب پیامبر


صفورا

دختر شعیب پیامبر


لیا

زمین دور از آب


دختر شعیب پیامبر

صفورا، لیا

صفورا


دختر شعیب

صفورا، لیا

لغت نامه دهخدا

صفورا

صفورا. [ص َ] (اِخ) دختر حضرت شعیب و زوجه ٔ حضرت موسی است که در مقابل هشت سال شبانی شعیب با ازدواج با او نایل شد. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 84 و رجوع به تفاسیر شود:
موسی از بهر صفورا کند آتش خواهی
وآن شبانیش هم از بهر صفورابینند.
خاقانی.
در هوای عشق آن نور رشاد
خود صفورا هر دو دیده باز داد.
مولوی.
رجوع به صفور شود.


لیا

لیا. [ل ِ] (ع اِ) لیاء. لیّاء. زمین دور از آب. (منتهی الارب).

لیا. [ل ِی ْ یا] (اِخ) نام یکی از دو دختر شعیب، زن یعقوب. نام دختر مهتر لیان که یعقوب او را تزویج کرد و یعقوب را شش فرزند از بطن وی در وجود آمد: روبیل، شمعون، لاوی، یهودا، زبالون (زابلون، قاموس الاعلام ترکی)، یشجر یا بشناجر (اساحر، قاموس الاعلام ترکی). (حبیب السیر ج 1 ص 23 و قاموس الاعلام ترکی):
یکی بود از آن هردو لیّا به نام
چو سرو روان و چو ماه تمام.
شمسی (یوسف و زلیخا).
و رجوع به لیئه شود.


هارماته لیا

هارماته لیا. [ت ِ] (اِخ) نام شهر برهمن ها. (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1845).


ماسی لیا

ماسی لیا. (اِخ) همان بندر جنوبی فرانسه است که امروز آن را مارسی می خوانند. این بندر را جمعی از مهاجرین فوسه آ در حدود 600 سال پیش از میلاد بنا نهادند و پس از چندی چنان ترقی کرد که رقیب کارتاژ گردید. (اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی).

نام های ایرانی

صفورا

دخترانه، مصرف کننده اندوخته ها-خالی کننده ظروف- نام همسر حضرت موسی و دختر حضرات شعیب


لیا

دخترانه، خجسته، نام همسر یعقوب (ع)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

صفورا، لیا

418

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری